معنی فارسی phylactocarp
B2فیلاکتوکارپ، بخشی از گیاهان که در تولیدمثل و توسعه بذرها مشارکت دارد.
A specialized structure in some plant species that aids in reproduction.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلاکتوکارپ بخشی از برخی گیاهان است که به تولیدمثل آنها کمک میکند.
مثال:
The phylactocarp is a part of certain plants that helps in their reproduction.
معنی(example):
در گیاهشناسی، فیلاکتوکارپ نقش مهمی در چرخه زندگی برخی از گونهها ایفا میکند.
مثال:
In botany, the phylactocarp plays a significant role in the life cycle of some species.
معنی فارسی کلمه phylactocarp
:
فیلاکتوکارپ، بخشی از گیاهان که در تولیدمثل و توسعه بذرها مشارکت دارد.