معنی فارسی phyletically

B2

فیلتیک، به روابط تکوینی و اجداد مشترک موجودات اشاره دارد.

In a manner related to the evolutionary lineage of organisms.

example
معنی(example):

گونه‌ها بر اساس روابط تکاملی خود به طور فیلتیک گروه‌بندی شدند.

مثال:

The species were grouped phyletically based on their evolutionary relationships.

معنی(example):

از نظر فیلتیک، تمام پستانداران یک جد مشترک دارند.

مثال:

Phyetically speaking, all mammals share a common ancestor.

معنی فارسی کلمه phyletically

: معنی phyletically به فارسی

فیلتیک، به روابط تکوینی و اجداد مشترک موجودات اشاره دارد.