معنی فارسی phyllocystic

B1

فیلوسیتیک به فرآیندها یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به ساختار یا عملکرد فیلوسیت‌ها مربوط می‌شود.

Relating to the processes or characteristics associated with phyllocysts.

example
معنی(example):

فرایندهای فیلوسیتیک در نوع خاصی از جلبک‌ها مشاهده می‌شود.

مثال:

Phyllocystic processes can be observed in specific types of algae.

معنی(example):

این فرایندها در جذب مواد مغذی نقش دارند.

مثال:

They are involved in nutrient absorption.

معنی فارسی کلمه phyllocystic

: معنی phyllocystic به فارسی

فیلوسیتیک به فرآیندها یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به ساختار یا عملکرد فیلوسیت‌ها مربوط می‌شود.