معنی فارسی phyllody

B1

فیلود به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن اجزای گل به شکل برگ‌ها رشد می‌کنند.

A condition in plants where floral parts develop into leaf-like structures due to disease.

example
معنی(example):

فیلود در نتیجه به رشد ساختارهای شبیه به برگ در گل‌ها می‌انجامد.

مثال:

Phyllody can cause the growth of leaf-like structures in flowers.

معنی(example):

بیماری شناخته شده به عنوان فیلود معمولاً به بخش‌های تولیدمثلی گیاهان آسیب می‌زند.

مثال:

The disease known as phyllody typically affects the reproductive parts of plants.

معنی فارسی کلمه phyllody

: معنی phyllody به فارسی

فیلود به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن اجزای گل به شکل برگ‌ها رشد می‌کنند.