معنی فارسی phylloideous
B1فیلوئیدی به ویژگیهای گیاهان اشاره دارد که شبیه به برگ عمل میکنند.
Describing characteristics akin to those of phylloid structures in plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت فیلوئیدی گیاه به آن اجازه میدهد در نور کم رشد کند.
مثال:
The phylloideous nature of the plant allows it to thrive in low light.
معنی(example):
بسیاری از گونههای فیلوئید به خوبی به محیطهای مختلف سازگار میشوند.
مثال:
Many phylloideous species adapt well to different environments.
معنی فارسی کلمه phylloideous
:
فیلوئیدی به ویژگیهای گیاهان اشاره دارد که شبیه به برگ عمل میکنند.