معنی فارسی physicomorph
B1فیزیکو-شکل، به معنای اشکال فیزیکی در ارزیابی یا توصیف مفاهیم روانی است.
Referring to physical forms and their influence on psychological concepts.
- OTHER
example
معنی(example):
یک نمایش فیزیکو-شکلی نشان میدهد که چگونه اشکال فیزیکی بر حالات ذهنی تأثیر میگذارد.
مثال:
A physicomorph representation shows how physical forms affect mental states.
معنی(example):
هنرمندان از تکنیکهای فیزیکو-شکلی برای انتقال معانی عمیقتر در آثار خود استفاده میکنند.
مثال:
Artists use physicomorph techniques to convey deeper meanings in their work.
معنی فارسی کلمه physicomorph
:
فیزیکو-شکل، به معنای اشکال فیزیکی در ارزیابی یا توصیف مفاهیم روانی است.