معنی فارسی physio-

B1

پیشوندی که به موضوعات مربوط به بدن، عمل و نتیجه آن اطلاق می‌شود.

A prefix indicating something related to the body or physical qualities.

example
معنی(example):

پیشوند فیزیودر رابطه با بدن است.

مثال:

Physio- refers to things related to the body.

معنی(example):

در اصطلاحات پزشکی، پیشوند فیزیو معمولاً به شرایط جسمی اشاره دارد.

مثال:

In medical terms, the prefix physio- often indicates physical conditions.

معنی فارسی کلمه physio-

: معنی physio- به فارسی

پیشوندی که به موضوعات مربوط به بدن، عمل و نتیجه آن اطلاق می‌شود.