معنی فارسی phytogenetically

B2

به شیوه‌ای که به تکامل گیاهان در طول زمان مربوط می‌شود.

In a manner relating to the evolutionary development of plants.

example
معنی(example):

گیاهان اغلب به طور فیتوژنتیکال بر اساس تاریخچه تکاملی‌شان طبقه‌بندی می‌شوند.

مثال:

Plants are often classified phytogenetically based on their evolutionary history.

معنی(example):

از منظر فیتوژنتیکال، درخت خانواده گیاهان می‌تواند ویژگی‌های منحصر به فردی را نشان دهد.

مثال:

Phytogenetically, the family tree of plants can show unique traits.

معنی فارسی کلمه phytogenetically

: معنی phytogenetically به فارسی

به شیوه‌ای که به تکامل گیاهان در طول زمان مربوط می‌شود.