معنی فارسی phytolatrous
B1فیتولاتری، صفتی است برای توصیف فعالیتها یا اشخاصی که به پرستش گیاهان میپردازند.
Relating to the worship of plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جامعه فیتولاتری برای جشن گرفتن اهمیت درختان جمع میشوند.
مثال:
The phytolatrous community gathers to celebrate the importance of trees.
معنی(example):
برخی از شیوههای فیتولاتری حفاظت از محیط زیست را ترویج میکنند.
مثال:
Some phytolatrous practices promote environmental conservation.
معنی فارسی کلمه phytolatrous
:
فیتولاتری، صفتی است برای توصیف فعالیتها یا اشخاصی که به پرستش گیاهان میپردازند.