معنی فارسی phytomorphic
B1فیتومورفیک به اشکالی گفته میشود که شبیه به گیاهان هستند.
Relating to shapes or forms derived from plant life.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این طراحی الهام گرفته از اشکال فیتومورفیک بود.
مثال:
The design was inspired by phytomorphic shapes.
معنی(example):
الگوهای فیتومورفیک را میتوان در اشکال هنری مختلف پیدا کرد.
مثال:
Phytomorphic patterns can be found in various art forms.
معنی فارسی کلمه phytomorphic
:
فیتومورفیک به اشکالی گفته میشود که شبیه به گیاهان هستند.