معنی فارسی phytophenological

B2

فیتوفنولوژیکی به بررسی تغییرات زمانی و فصلی گیاهان و تأثیرات محیطی بر رشد آنها اشاره دارد.

Relating to the study of the timing of plant life cycle events in relation to environmental changes.

example
معنی(example):

مطالعات فیتوفنولوژیک به ما کمک می‌کند تا الگوهای رشد گیاهان را درک کنیم.

مثال:

Phytophenological studies help us understand plant growth patterns.

معنی(example):

تحقیق بر روی تغییرات فیتوفنولوژیکی که با فصل‌ها ایجاد می‌شود، متمرکز بود.

مثال:

The research focused on the phytophenological changes occurring with the seasons.

معنی فارسی کلمه phytophenological

: معنی phytophenological به فارسی

فیتوفنولوژیکی به بررسی تغییرات زمانی و فصلی گیاهان و تأثیرات محیطی بر رشد آنها اشاره دارد.