معنی فارسی pici

B1

پیچی، اصطلاحی که می‌تواند به موجودات کوچک و تعریف‌های مختلف اطلاق شود.

A term used in various contexts to describe small creatures or things.

example
معنی(example):

پیچی می‌تواند به انواع مختلفی از موجودات کوچک در فرهنگ‌های مختلف اشاره کند.

مثال:

Pici can refer to a variety of small creatures in different cultures.

معنی(example):

در برخی از مناطق، مردم از اصطلاح پیچید به طور محبت‌آمیز استفاده می‌کنند.

مثال:

In some areas, people use the term pici affectionately.

معنی فارسی کلمه pici

: معنی pici به فارسی

پیچی، اصطلاحی که می‌تواند به موجودات کوچک و تعریف‌های مختلف اطلاق شود.