معنی فارسی pickableness

B1

قابلیت انتخاب، ویژگی یا کیفیتی که باعث می‌شود یک چیز به راحتی انتخاب یا انتخاب شود.

The quality of being suitable for selection or choice.

example
معنی(example):

قابلیت انتخاب میوه آن را مورد علاقه کودکان قرار داد.

مثال:

The pickableness of the fruit made it a favorite among children.

معنی(example):

قابلیت انتخاب او بر انتخاب‌های گروه تأثیر گذاشت.

مثال:

Her pickableness influenced the choices of the group.

معنی فارسی کلمه pickableness

: معنی pickableness به فارسی

قابلیت انتخاب، ویژگی یا کیفیتی که باعث می‌شود یک چیز به راحتی انتخاب یا انتخاب شود.