معنی فارسی picketer
B2پیکتچی، فردی که در یک پیکتگذاری شرکت کرده و برای تبلیغ یک هدف خاص ایستاده است.
A person who participates in a picket and holds signs to express opinions or demands.
- NOUN
example
معنی(example):
پیکتچی یک تابلو حمل میکرد تا آگاهی دربارهی کمپین خود را افزایش دهد.
مثال:
The picketer carried a sign to raise awareness for their campaign.
معنی(example):
بسیاری از پیکتچیها به تجمع پیوستند تا خواهان شرایط کاری بهتری شوند.
مثال:
Many picketers joined the rally to demand better working conditions.
معنی فارسی کلمه picketer
:
پیکتچی، فردی که در یک پیکتگذاری شرکت کرده و برای تبلیغ یک هدف خاص ایستاده است.