معنی فارسی pickier

B1

وسواسی، به معنای داشتن سلیقه‌ای خاص و تمایل به انتخاب‌های دقیق‌تر نسبت به دیگران.

Having a greater than usual concern for what one eats or prefers.

adjective
معنی(adjective):

Fussy; particular; demanding to have things just right.

مثال:

I am very picky about the way my kitchen is laid out.

example
معنی(example):

او در مورد آنچه می‌خورد نسبت به دوستانش وسواسی‌تر است.

مثال:

She is pickier about what she eats compared to her friends.

معنی(example):

وسواس‌ داشتن در انتخاب غذا می‌تواند برنامه‌ریزی وعده‌های غذایی را دشوارتر کند.

مثال:

Being pickier can make meal planning more challenging.

معنی فارسی کلمه pickier

: معنی pickier به فارسی

وسواسی، به معنای داشتن سلیقه‌ای خاص و تمایل به انتخاب‌های دقیق‌تر نسبت به دیگران.