معنی فارسی pickwickianly
B1به شیوهای مربوط به شخصیت یا اوضاع هارولد پیکویک که به معنای سادهلوح و بامزه است.
In a manner reminiscent of the whimsical and humorous character from Charles Dickens' 'The Pickwick Papers'.
- ADVERB
example
معنی(example):
او داستان را به طور شیرین و طنزآمیز تعریف کرد.
مثال:
He told the story in a pickwickianly humorous way.
معنی(example):
رویکرد شیرین او به زندگی او را بسیار دلنشین کرده بود.
مثال:
Her pickwickianly approach to life made her very charming.
معنی فارسی کلمه pickwickianly
:
به شیوهای مربوط به شخصیت یا اوضاع هارولد پیکویک که به معنای سادهلوح و بامزه است.