معنی فارسی picnicking

B1 /ˈpɪknɪkɪŋ/

عمل پیک نیک کردن، خوردن غذا و گذراندن وقت در فضای باز.

The act of having a meal outdoors.

verb

معنی(verb):

To take part in a picnic.

noun

معنی(noun):

An expedition for the purpose of having a picnic.

example

معنی(example):

پیک نیک کردن یک فعالیت محبوب در تابستان است.

مثال:

Picnicking is a popular activity in summer.

معنی(example):

آنها در کنار رودخانه پیک نیک می‌کنند.

مثال:

They are picnicking near the river.

معنی فارسی کلمه picnicking

عمل پیک نیک کردن، خوردن غذا و گذراندن وقت در فضای باز.