معنی فارسی pictorialised
B1تصویری شده، به شکلی تبدیل شده که شامل تصاویر است.
Converted into a format that includes visual representations.
- VERB
example
معنی(example):
نسخه تصویری شده کتاب بازخوردهای خوبی دریافت کرد.
مثال:
The pictorialised version of the book received great reviews.
معنی(example):
پس از اینکه به صورت تصویری درآمد، محتوا بسیار قابل دسترستر شد.
مثال:
After being pictorialised, the content became much more accessible.
معنی فارسی کلمه pictorialised
:
تصویری شده، به شکلی تبدیل شده که شامل تصاویر است.