معنی فارسی pictorialist
B1عکاس تصویرنگار به کسی اطلاق میشود که به جنبش تصویرنگاری وابسته است و عکاسی را به عنوان یک هنر تفسیر میکند.
A photographer who is part of the pictorialism movement, focusing on artistic expression in photography.
- NOUN
example
معنی(example):
یک عکاس تصویرنگار اغلب از فوکوس نرم و ترکیب هنری استفاده میکند.
مثال:
A pictorialist photographer often uses soft focus and artistic composition.
معنی(example):
تصویرنگاران به دنبال این بودند که عکاسی را به یک شکل هنری تبدیل کنند.
مثال:
Pictorialists aimed to make photography an art form.
معنی فارسی کلمه pictorialist
:
عکاس تصویرنگار به کسی اطلاق میشود که به جنبش تصویرنگاری وابسته است و عکاسی را به عنوان یک هنر تفسیر میکند.