معنی فارسی pie holes
B1دهان، به ویژه زمانی که به غذای خوشمزه اشاره میشود.
A colloquial and humorous term for one's mouth, especially when eating.
- noun
noun
معنی(noun):
Mouth.
example
معنی(example):
او همیشه به نظر میرسد که دهانش پر از پای است.
مثال:
He always seems to have his pie hole full.
معنی(example):
او در مورد پر بودن دهانش از پای بعد از دسر شوخی کرد.
مثال:
She joked about her pie hole being too full after dessert.
معنی فارسی کلمه pie holes
:
دهان، به ویژه زمانی که به غذای خوشمزه اشاره میشود.