معنی فارسی pie plate
A2ظرفی گود و گرد که برای پخت انواع پایها استفاده میشود.
A round, flat dish used for baking pies.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک پای سیب خوشمزه در یک ظرف پای درست کرد.
مثال:
She baked a delicious apple pie in a pie plate.
معنی(example):
مطمئن شوید از یک ظرف پای عمیق برای کویش استفاده کنید.
مثال:
Make sure to use a deep pie plate for the quiche.
معنی فارسی کلمه pie plate
:
ظرفی گود و گرد که برای پخت انواع پایها استفاده میشود.