معنی فارسی pie plates
A2بشقاب پای، ظرفی مخصوص برای پخت پای که معمولاً گرد و کم عمق است.
A shallow dish used for baking pies, usually round in shape.
- NOUN
example
معنی(example):
او برخی از بشقابهای پای برای کلاس پخت خرید.
مثال:
She bought some pie plates for the baking class.
معنی(example):
بشقابهای پای در یک مجموعه شامل چهار اندازه مختلف بودند.
مثال:
The pie plates came in a set of four different sizes.
معنی فارسی کلمه pie plates
:
بشقاب پای، ظرفی مخصوص برای پخت پای که معمولاً گرد و کم عمق است.