معنی فارسی piend

B1

پیند، نوعی گیاه یا موجود زنده، معمولاً در زمینه‌های طبیعی و حیات وحش استفاده می‌شود.

A type of plant or organism, often used in natural and wildlife contexts.

example
معنی(example):

او یک پیند در باغ یافت.

مثال:

He found a piend in the garden.

معنی(example):

پیند به نظر می‌رسید در نور خورشید رونق گرفته است.

مثال:

The piend seemed to flourish in the sunlight.

معنی فارسی کلمه piend

: معنی piend به فارسی

پیند، نوعی گیاه یا موجود زنده، معمولاً در زمینه‌های طبیعی و حیات وحش استفاده می‌شود.