معنی فارسی pierhead
B1سر بندر، نقطهای در انتهای یک pier یا بندر که به سمت آب میرود.
The end or top of a pier extending into the water.
- NOUN
example
معنی(example):
سر بندر مکان محبوبی برای ماهیگیران است.
مثال:
The pierhead is a popular spot for fishermen.
معنی(example):
ما در سر بندر قرار گذاشتیم تا غروب آفتاب را تماشا کنیم.
مثال:
We met at the pierhead to watch the sunset.
معنی فارسی کلمه pierhead
:
سر بندر، نقطهای در انتهای یک pier یا بندر که به سمت آب میرود.