معنی فارسی pig islander

B1

ساکنان جزیره‌ای که به پرورش و نگهداری خوک‌ها مشهور هستند.

Inhabitants of an island who are known for their unique practices in pig farming.

example
معنی(example):

جزیره‌نشینان خوک به دلیل روش‌های کشاورزی خاص خود شناخته شده‌اند.

مثال:

The pig islanders are known for their unique farming methods.

معنی(example):

این جشنواره هر سال به مناسبت سنت‌های جزیره‌نشینان خوک برگزار می‌شود.

مثال:

The festival celebrates pig islander traditions every year.

معنی فارسی کلمه pig islander

: معنی pig islander به فارسی

ساکنان جزیره‌ای که به پرورش و نگهداری خوک‌ها مشهور هستند.