معنی فارسی pig-rooting
B1پیشرفت حیوانات خاصی (مثل خوک) در گودال یا زمین برای جستجوی غذا.
The act of a pig searching in the ground for food using its snout.
- VERB
example
معنی(example):
خوک در باغ برای غذا جستجو میکند.
مثال:
The pig is rooting in the garden for food.
معنی(example):
کشاورزان اغلب خوکها را در گل و لای جستجو میکنند.
مثال:
Farmers often see pigs rooting around in the mud.
معنی فارسی کلمه pig-rooting
:
پیشرفت حیوانات خاصی (مثل خوک) در گودال یا زمین برای جستجوی غذا.