معنی فارسی pig-tail
A2دم خوک، نوعی دم که معمولاً در خوکها دیده میشود.
The curly or straight tail of a pig.
- NOUN
example
معنی(example):
دماغ خوک در کارتون بسیار فرفری بود.
مثال:
The pig-tail on the cartoon pig was very curly.
معنی(example):
او متوجه شد که دماغ خوک در حرکت بود.
مثال:
She noticed the pig-tail swaying as the pig moved.
معنی فارسی کلمه pig-tail
:
دم خوک، نوعی دم که معمولاً در خوکها دیده میشود.