معنی فارسی piggy bank
A1ظرفی معمولاً به شکل خوک که افراد برای پسانداز پولهای کوچک از آن استفاده میکنند.
A container, often shaped like a pig, used to hold coins and save money.
- noun
noun
معنی(noun):
A small container, sometimes in the form of a pig, to store small saved coins in. Often the "bank" must be broken open to retrieve the contents.
example
معنی(example):
او قلک خود را شکست تا پولی برای یک اسباببازی بگیرد.
مثال:
He broke his piggy bank to get money for a toy.
معنی(example):
کودکان اغلب از قلک برای پسانداز جیبپولشان استفاده میکنند.
مثال:
Children often use a piggy bank to save their allowance.
معنی فارسی کلمه piggy bank
:
ظرفی معمولاً به شکل خوک که افراد برای پسانداز پولهای کوچک از آن استفاده میکنند.