معنی فارسی piggy-back
B1استفاده از موفقیت یا محبوبیت چیزی برای به دست آوردن مزایا.
To make use of or take advantage of something to gain benefits.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت بر روی کمپین جدید بازاریابی سوار شود.
مثال:
He decided to piggy-back on the new marketing campaign.
معنی(example):
این شرکت غالباً از روندهای محبوب سوار میشود.
مثال:
The company often piggy-backs on popular trends.
معنی فارسی کلمه piggy-back
:
استفاده از موفقیت یا محبوبیت چیزی برای به دست آوردن مزایا.