معنی فارسی piggy-backing
B1سوار شدن بر روی موفقیت یا تلاش دیگران به منظور بهرهبرداری از آن.
To take advantage of someone else's success or efforts.
- VERB
example
معنی(example):
او بر روی موفقیت دوستش سوار شده است.
مثال:
She is piggy-backing on her friend's success.
معنی(example):
این شرکت بر روی روند برای افزایش فروش سوار شده است.
مثال:
The company is piggy-backing on the trend to increase sales.
معنی فارسی کلمه piggy-backing
:
سوار شدن بر روی موفقیت یا تلاش دیگران به منظور بهرهبرداری از آن.