معنی فارسی pigmented

B1

رنگدانه‌دار به چیزی گفته می‌شود که دارای رنگدانه باشد، مانند پوست یا بافت.

Having pigments; often relating to coloration in biological contexts.

verb
معنی(verb):

To add color or pigment to something.

example
معنی(example):

پوست رنگدانه‌دار ملانین بیشتری تولید می‌کند.

مثال:

The pigmented skin produces more melanin.

معنی(example):

سلول‌های رنگدانه‌دار برای سلامت چشم اهمیت دارند.

مثال:

Pigmented cells are important for eye health.

معنی فارسی کلمه pigmented

: معنی pigmented به فارسی

رنگدانه‌دار به چیزی گفته می‌شود که دارای رنگدانه باشد، مانند پوست یا بافت.