معنی فارسی pigroots

B1

جمع ریشه‌ی گیاه خاصی که به ریشه‌های خزنده و دودی می‌ماند.

Plural of pigroot, referring to various instances of this type of plant root.

example
معنی(example):

کشاورز چندین ریشه خوک برای آشپزی‌اش برداشت.

مثال:

The farmer harvested several pigroots for his cooking.

معنی(example):

ریشه‌های خوک می‌توانند در دستورهای مختلف استفاده شوند.

مثال:

Pigroots can be used in various recipes.

معنی فارسی کلمه pigroots

: معنی pigroots به فارسی

جمع ریشه‌ی گیاه خاصی که به ریشه‌های خزنده و دودی می‌ماند.