معنی فارسی pigskin
B2پیکاسکین، نوعی پوست خوک است که به خاطر دوام و کیفیت آن معروف است.
The skin of a pig, often used to make leather goods such as footballs.
- noun
noun
معنی(noun):
Leather made from the skin of a pig.
معنی(noun):
A football.
معنی(noun):
A white.
example
معنی(example):
او فوتبال ساخته شده از پیکاسکین را پرتاب کرد.
مثال:
He threw the football made of pigskin.
معنی(example):
پیکاسکین غالباً برای ساخت چرم با کیفیت بالا استفاده میشود.
مثال:
Pigskin is often used to make high-quality leather.
معنی فارسی کلمه pigskin
:
پیکاسکین، نوعی پوست خوک است که به خاطر دوام و کیفیت آن معروف است.