معنی فارسی pilis

B1

پیل‌ها، بخشی از گیاهان هستند که نقش مهمی در فرایندهای طبیعی دارند.

Parts of plants that play crucial roles in natural processes.

example
معنی(example):

پیل‌های درخت ضخیم و سبز بودند.

مثال:

The pilis of the tree were thick and green.

معنی(example):

او عاشق جمع‌آوری انواع مختلف پیل‌هاست.

مثال:

He loves collecting different types of pilis.

معنی فارسی کلمه pilis

: معنی pilis به فارسی

پیل‌ها، بخشی از گیاهان هستند که نقش مهمی در فرایندهای طبیعی دارند.