معنی فارسی pillagee
B1غارتشده، کسی که در نتیجه یک حمله یا غارت، اموالش را از دست میدهد.
A person whose property or valuables have been taken by force.
- NOUN
example
معنی(example):
غارتشده تمام اشیاء ارزشمند خود را در جریان حمله از دست داد.
مثال:
The pillagee lost all their valuables during the raid.
معنی(example):
غارتشده بعد از حمله چیزی نداشت.
مثال:
The pillagee was left with nothing after the invasion.
معنی فارسی کلمه pillagee
:
غارتشده، کسی که در نتیجه یک حمله یا غارت، اموالش را از دست میدهد.