معنی فارسی pillery

B1

به ساختاری که متشکل از ستون‌ها یا المان‌های حمایت کننده است اشاره دارد.

A structure comprising columns or supports that enhance the design and stability.

example
معنی(example):

ستون‌های ساختمان طراحی‌های پیچیده‌ای را به نمایش گذاشت.

مثال:

The pillery of the building showcased intricate designs.

معنی(example):

آنها ستون‌گذاری را برای بهبود زیبایی‌شناسی سازه نصب کردند.

مثال:

They installed pillery to enhance the aesthetic of the structure.

معنی فارسی کلمه pillery

: معنی pillery به فارسی

به ساختاری که متشکل از ستون‌ها یا المان‌های حمایت کننده است اشاره دارد.