معنی فارسی pillicock
B1اصطلاحی قدیمی که به معنای مردی کمقد و نازک اندام است.
A historical term possibly referring to a slender man.
- noun
noun
معنی(noun):
A penis.
معنی(noun):
A boy or man.
example
معنی(example):
واژه 'پیلیکاک' در زبان مدرن به ندرت استفاده میشود.
مثال:
The term 'pillicock' is rarely used in modern language.
معنی(example):
او در مورد اینکه در جوانی او را 'پیلیکاک' میخواندهاند شوخی کرد.
مثال:
He joked about being called a pillicock in his youth.
معنی فارسی کلمه pillicock
:
اصطلاحی قدیمی که به معنای مردی کمقد و نازک اندام است.