معنی فارسی pilmy
B1میوهای شیرین و خوشمزه که معمولاً مورد علاقه کودکان است.
A sweet fruit that is often enjoyed as a snack.
- NOUN
example
معنی(example):
میوه پیلمی به خاطر شیرینیاش معروف است.
مثال:
The pilmy fruit is known for its sweetness.
معنی(example):
کودکان دوست دارند پیلمی را به عنوان میانوعده بخورند.
مثال:
Children love to eat pilmy as a snack.
معنی فارسی کلمه pilmy
:
میوهای شیرین و خوشمزه که معمولاً مورد علاقه کودکان است.