معنی فارسی pilomotor
B1پیلوموتور به فرایند انقباض عضلات کوچک اطلاق میشود که در پاسخ به سرما یا احساسات دیگر اتفاق میافتد.
Referring to the muscles that cause hair to stand up in response to cold or emotional stimuli.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفلکس پیلوموتور کمک میکند تا شما گرم بمانید.
مثال:
The pilomotor reflex helps keep you warm.
معنی(example):
پاسخهای پیلوموتور میتوانند توسط دماهای سرد تحریک شوند.
مثال:
Pilomotor responses can be triggered by cold temperatures.
معنی فارسی کلمه pilomotor
:
پیلوموتور به فرایند انقباض عضلات کوچک اطلاق میشود که در پاسخ به سرما یا احساسات دیگر اتفاق میافتد.