معنی فارسی pilosis
B1پیلوسیس، وضعیتی که در آن دارای مو هستید، عمدتاً در بیوشناسی و آناتومی استفاده میشود.
The state of being hairy or having hair.
- NOUN
example
معنی(example):
پیلوسیس به وضعیت داشتن مو اشاره دارد.
مثال:
Pilosis refers to the condition of having hair.
معنی(example):
در زیستشناسی، پیلوسیس میتواند به پرپشتی یک گیاه اشاره کند.
مثال:
In biology, pilosis can describe the hairiness of a plant.
معنی فارسی کلمه pilosis
:
پیلوسیس، وضعیتی که در آن دارای مو هستید، عمدتاً در بیوشناسی و آناتومی استفاده میشود.