معنی فارسی pilot officer

B2

خلبان افسر، درجه‌ای در نیروی هوایی یا ناوگان هوایی که مسئولیت خاصی را در عملیات پرواز دارد.

An officer in charge of flying an aircraft, typically with specialized training.

noun
معنی(noun):

The lowest rank of a commissioned officer in the RAF, equivalent to an Army ensign or coronet

example
معنی(example):

خلبان افسر عملیات پرواز را به‌طور روان مدیریت کرد.

مثال:

The pilot officer managed the flight operations smoothly.

معنی(example):

یک خلبان افسر معمولاً آموزش‌های گسترده‌ای دارد.

مثال:

A pilot officer usually has extensive training.

معنی فارسی کلمه pilot officer

: معنی pilot officer به فارسی

خلبان افسر، درجه‌ای در نیروی هوایی یا ناوگان هوایی که مسئولیت خاصی را در عملیات پرواز دارد.