معنی فارسی pilotee

B1

سرنشین پرواز، فردی که در حال یادگیری یا آموزش پرواز است.

A person who is being trained or is learning to fly an aircraft.

example
معنی(example):

سرنشین پرواز به دقت در طول درس پرواز گوش می‌داد.

مثال:

The pilotee listened carefully during the flight lesson.

معنی(example):

به عنوان یک سرنشین پرواز، او مشتاق بود که یاد بگیرد چگونه هواپیما را کنترل کند.

مثال:

As a pilotee, she was eager to learn how to control the aircraft.

معنی فارسی کلمه pilotee

: معنی pilotee به فارسی

سرنشین پرواز، فردی که در حال یادگیری یا آموزش پرواز است.