معنی فارسی pilules

B1

قرص‌ها، داروهای کوچک و گردی هستند که برای درمان بیماری‌های مختلف استفاده می‌شوند.

Small, round medicines taken orally to treat various health conditions.

noun
معنی(noun):

A little pill.

example
معنی(example):

پزشک قرص‌هایی برای کمک به سردرد تجویز کرد.

مثال:

The doctor prescribed pilules to help with the headache.

معنی(example):

قرص‌ها معمولاً نسبت به داروی مایع آسان‌تر مصرف می‌شوند.

مثال:

Pilules are often easy to take compared to liquid medicine.

معنی فارسی کلمه pilules

: معنی pilules به فارسی

قرص‌ها، داروهای کوچک و گردی هستند که برای درمان بیماری‌های مختلف استفاده می‌شوند.