معنی فارسی pinang
B1نامی که به نوعی گیاه میوهای اطلاق میشود.
A type of fruit plant often used in traditional Asian cuisine.
- NOUN
example
معنی(example):
پینانگ معمولاً در غذاهای سنتی استفاده میشود.
مثال:
Pinang is often used in traditional dishes.
معنی(example):
آنها در حین سفر به آسیا به مزارع پینانگ رفتند.
مثال:
They visited pinang farms while traveling in Asia.
معنی فارسی کلمه pinang
:
نامی که به نوعی گیاه میوهای اطلاق میشود.