معنی فارسی pinboard
B1تختهای که از آن برای سنجاق کردن یادداشتها و اطلاعات استفاده میشود.
A board on which notes, messages, or pictures can be pinned.
- noun
noun
معنی(noun):
A notice board to which items can be pinned.
example
معنی(example):
او یادداشتهایش را به تختهسفید در دفترش سنجاق کرد.
مثال:
She pinned her notes to the pinboard in her office.
معنی(example):
تختهسفید پر از یادآورها و تاریخهای مهم بود.
مثال:
The pinboard was filled with reminders and important dates.
معنی فارسی کلمه pinboard
:
تختهای که از آن برای سنجاق کردن یادداشتها و اطلاعات استفاده میشود.