معنی فارسی pincettes
B1پینستها، ابزارهای بسیار دقیقی هستند که معمولاً برای گرفتن اشیاء کوچک و ظریف بهکار میروند.
Small tweezers used for precise handling of delicate items or decorations.
- NOUN
example
معنی(example):
شخص آشپز از پینستها برای قرار دادن تزئین بهدقت روی بشقاب استفاده کرد.
مثال:
The chef used pincettes to place the garnish artfully on the plate.
معنی(example):
در آزمایشگاه، ما از پینستها برای جابجایی نمونههای حساس استفاده میکنیم.
مثال:
In the laboratory, we use pincettes to handle delicate samples.
معنی فارسی کلمه pincettes
:
پینستها، ابزارهای بسیار دقیقی هستند که معمولاً برای گرفتن اشیاء کوچک و ظریف بهکار میروند.