معنی فارسی pineland
B2پینهلند، منطقهای با پوشش درختان کاج که معمولاً زیستگاهی برای تنوع بالای حیات وحش است.
An area characterized by pine trees, often rich in biodiversity.
- NOUN
example
معنی(example):
پینهلند زیستگاهی برای گونههای متعددی از حیات وحش است.
مثال:
Pineland is a habitat for many species of wildlife.
معنی(example):
محققان اکوسیستم موجود در پینهلند را مطالعه کردند.
مثال:
The researchers studied the ecosystem in the pineland.
معنی فارسی کلمه pineland
:
پینهلند، منطقهای با پوشش درختان کاج که معمولاً زیستگاهی برای تنوع بالای حیات وحش است.