معنی فارسی pinkerton

C1

به شخصی اشاره دارد که مانند کارآگاهان پینکرتون عمل می‌کند و به تحلیل و کاوش در موارد مختلف می‌پردازد.

Referring to a person who acts similarly to Pinkerton detectives, investigating and analyzing various matters.

example
معنی(example):

کارآگاه به خاطر مهارت‌هایش به عنوان یک پینکرتون شناخته می‌شد.

مثال:

The detective was known as a pinkerton for his skills.

معنی(example):

کارآگاهان پینکرتون به خاطر کارهای کارآگاهی‌شان در قرن نوزدهم معروف بودند.

مثال:

Pinkerton agents were famous for their detective work in the 19th century.

معنی فارسی کلمه pinkerton

: معنی pinkerton به فارسی

به شخصی اشاره دارد که مانند کارآگاهان پینکرتون عمل می‌کند و به تحلیل و کاوش در موارد مختلف می‌پردازد.