معنی فارسی pinmaking
B2فرآیند طراحی و تولید پینها که میتواند به صورت دستی یا با استفاده از ماشینآلات انجام شود.
The process of creating pins, often as a form of craftsmanship.
- NOUN
example
معنی(example):
ساخت پین یک هنر است که به دقت و خلاقیت نیاز دارد.
مثال:
Pinmaking is a craft that requires precision and creativity.
معنی(example):
او دورهای در ساخت پین گذراند تا مهارتهایش را بهبود بخشد.
مثال:
She took a course in pinmaking to improve her skills.
معنی فارسی کلمه pinmaking
:
فرآیند طراحی و تولید پینها که میتواند به صورت دستی یا با استفاده از ماشینآلات انجام شود.