معنی فارسی pinner

B1

پینر به فردی اطلاق می‌شود که یادداشت‌ها یا اشیاء را با استفاده از پین به جایی متصل می‌کند.

A person who pins notes or items onto a board or surface.

example
معنی(example):

او یک پینر یادداشت‌ها روی تخته است.

مثال:

She is a pinner of notes on a board.

معنی(example):

پینر آگهی را با دقت وصل کرد.

مثال:

The pinner attached the announcement carefully.

معنی فارسی کلمه pinner

: معنی pinner به فارسی

پینر به فردی اطلاق می‌شود که یادداشت‌ها یا اشیاء را با استفاده از پین به جایی متصل می‌کند.